سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صفحه اصلی

ایمیل مطالب پروفایل مدیر رهبری طراح قالب

برچسب‌ها
ولایت فقیه
امام خامنه ای
دانلود کلیپ ولایت
ولایت
مومن
روزه خواری
سوالات ولایت فقیه شبهات رایج ولایت فقیه شبهات ولایت فقیه پاسخ
سیاسی-سخنرانی-فیلم
شب قدر
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شعر برای آقا
شهید دستغیب و آیت الله خامنه ای عکس عکس رهبر عکس نوجوانی رهبری ک
صوتی تصویری - دانلود کلیپ های رهبری&دانلود کلیپ&حمایت از رهبری&خ
عید فطر نماز جمعه رهبر انقلاب امامت ولی امر حلول ماه شوال
ما و اسرائیل
محاکمه سران فتنه
مداحی
نمادهای ماسونی . شیطان پرستی . آرم های شیطانی . بانکهای شیطانی
هاشمی&انتخابات90&انتخابات مجلس&فتنه&رفسنجانی
هم ولایتی
دانلود کلیپ صوتی استاد پناهیان &دانلود کلیپ ولایی&جریان تحمیلگری
دیالمه&خط امام&خط رهبری&
رهبر از نگاه مردم و شخصیت ها &علی استون&شان استون&ادواردو آنیلی&
رهبر&خامنه ای&امام خامنه ای&امریکا
امام خمینی (ره),امام خامنه ای,سخنرانی
امامت و ولایت
اهانت به قرآن
اهانت به قرآن مسیح اسلام
بی حرمتی حرمت شکنی روزه خواری سبز
پاسخ به شبهات - پاسخ به شبهات ولایت فقیه
ترور دانشمندان ایرانی دشمنی آمریکا
خبرگان&رهبری&آیت الله خامنه ای&بازتاب گسترده&
خودکشی هنرمند بازیگر زن آشپز باشی افسردگی مسمومیت
آئین ولایت مداری &استاد پناهیان &دانلود سخنرانی استاد پناهیان
آقا ، رهبر ، ولایت، امام خامنه ای،ولی فقیه، ولایت مطلقه، شعر در
آیت الله خامنه ای& استاد پناهیان& امام خمینی& دانلود سخنرانی است
آیت الله خامنه ای&دانلود کلیپ&نظر مراجع درباره آقا
اثبات ولایت فقیه دانلود فایل صوتی ولایت فقیه دانلود ولایت فقیه
استاد پناهیان تضعیف ولایت فقیه دانلود کلیپ تصویری از استاد پنا
استاد پناهیان دانلود کلیپ شبهات شبهه شعار ضد ولایت فقیه ضد
استاد پناهیان&بصیرت&مطهری&
استراتژی مهار دوجانبه استراتژی ویرانگری خلاق بی ثباتی منطقه ب
ولایت . ایران هراسی
ولایت فقیه - دلایل اصل ولایت فقیه - کیهان
کلیپ موبایل, امام خمینی, دانلود کلیپ


ارشیو مطالب


امکانات


میلاد نور مبارک

نویسنده :

موضوع :

نظر

میلاد هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت»ضامن آهو . غریب الغربا و معین الضعفاء.شمس الشموس شاه طوس.

السلطان علی ابن موسی الرضا المرتضی(ع)

بر تمامی دل باختگان و شیفتگان حضرتش مبارکباد

التماس دعا

زندگانی امام رضا(ع)

صفحات
-->
صفحه اول













امام
رضا(ع)

آیت حق

مسلمانان جهان درسال 148 هـ ق، هدیه ای بزرگ و
الهی را دریافت نمودند و آن میلاد
هشتمین حجت خدا بود، نام
مبارکش علی، لقب مشهور آن حضرت، رضا و کنیه معروف ایشان، ابوالحسن است. پدر بزرگوارش، امام موسی بن جعفر(ع)، هفتمین امام
شیعیان و مادر آن حضرت بانویی پاکدامن و پرهیزکار به نام تکتم که بعدها طاهره نامیده شد.
همسر مکرمه حضرت رضا علیه السلام اُمّ ولًد مادر امام جواد (ع) است.
نسب امام رضا(ع)
او علی بن موسی بن
جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی ابی طالب(ع) هشتمین امام اهل بیت
است، که در مدینه متولد شده، و در طوس وفات یافته است.
ولادت و شهادت
امام رضا(ع)
درتعیین ماه و سال تولد آن حضرت، اختلاف زیادی وجود دارد،
همچنان که در ماه و سال شهادت آن امام بزرگوار نیز اختلاف است، و تفاوت این
اقوال هم کم نیست، و در برخی از آنها از پنج سال بیشتر است، و چون آنچه در
این باره گفته اند، درهم و آمیخته است، و تعیین قول صحیح دشوار می باشد،
لذا بدون این که یکی از این اقوال را اختیار و در این جا ذکر کنیم، همه
آنها را از نظر خوانندگان می گذرانیم، زیرا در بررسی و استقصای قول صحیح، و
اقامه دلیل برای اثبات صحّت آن، فایده مهمّی مترتب نیست.
تولّد آن حضرت
درمدینه در روز پنجشنبه یا جمعه 11 ذی الحجّه، یا ذی القعده، یا ربیع
الاول سال 148 یا 153 هـ اتفاق افتاده است.
درتعیین ماه و سال شهادت آن
حضرت، اختلاف زیادی وجود دارد. شهادت آن بزرگوار، آخر ماه صفر، و به ظن قوی
قول شیخ صدوق که وفات آن امام را درسال 203 ذکر کرده است، و این همان سالی
است، که مأمون به سوی عراق رهسپار شده است، و این که وفات آن حضرت سال206
بوده، قطعاً صحیح نیست زیرا مأمون در سال 204 وارد بغداد شده، و مسلم است
که وفات امام(ع) درهنگامی واقع شده که او راهی سفر بغداد بوده است.
مادر امام رضا(ع)
در مورد نام مادر
امام هشتم(ع) اختلاف بسیاری است، گفته شده که نام مادر آن حضرت، خیزران بوده است و برخی أروی گفته
اند، که ملقب به شقراء نوبیه بوده است، و بعضی نام مادرش را نجمه دانسته
اند، که کنیه اش ام البنین بوده است و برخی سکن نوبیه گفته اند، و نیز گروهی
نام مادر آن حضرت را تکتم نوشته اند، و شاید این دسته به آنچه در شعر یکی
از مدیحه سرایان آن حضرت آمده است، استناد جسته اند:
ألا إن خیر الناس
نفساً و والداً و رهطاً و أجداداً، علی المعظم
اتتنا به للعلم و الحلم
ثامناً إماماً یؤدی حجه الله (تکتم)
فرزندان
امام رضا(ع)

در شماره و اسامی فرزندان امام(ع) نیز اختلاف است،
گروهی آنها را پنج تن پسر و یک دختر نوشته اند، به نامهای محمد قانع، حسن،
جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه.
سبط بن جوزی در تذکره الخواص، آنان را
چهار تن، که با حذف حسین، به شرحی که ذکر شده نام برده است، اما شیخ مفید
براین باور است، که امام هشتم(ع) را، فرزندی جز امام محمد جواد(ع) نبوده
است، و ابن شهرآشوب و طبرسی در اعلام الوری، نیز بر همین اعتقاد می باشند، و
اما درکتاب العدد القویه تعداد فرزندان آن حضرت دو فرزند پسر، به نامهای
محمد و موسی، ذکر شده است و آنچه درکتاب قرب الاسناد آمده است، این قول را
تقویت می کند، و آن این است که بزنطی به امام هشتم (ع) عرض کرد، درچند سال
پیش پرسیدم که جانشین شما کیست؟ فرمودید فرزندم، و در آن روز فرزند
نداشتید، و اکنون خداوند به شما دو فرزند عطا فرموده است، کدام یک از این
دو جانشین شماست؟ در عیون اخبار الرضا آمده که امام دختری به نام فاطمه داشته است.
اکنون ما در
این صدد نیستیم، که دقیقاً شماره و نام فرزندان آن حضرت را، بررسی و تعیین
کنیم، ولی نظر شیخ مفید را که ذکر شد ترجیح می دهیم، و آنچه از نظر ما محقق
است این است که امام هشتم(ع) فرزندی جز امام محمد جواد(ع) نداشته، و آنچه
غیر از این گفته شده، به ثبوت نرسیده است، و خداوند به حقیقت حال داناتر
است.


برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

جیغ شیطان در آستانه سفر رهبرمعظم انقلاب به قم (خبر ویژه)

نویسنده :

موضوع :

نظر

جیغ شیطان در
آستانه سفر رهبرمعظم انقلاب به قم (خبر ویژه)


سفر قریب الوقوع رهبرانقلاب به شهر مقدس قم، محافل ضدانقلاب دخیل در
فتنه سال 88 را به شدت سراسیمه و هراسان ساخته است.
این محافل و رسانه
های وابسته به آنها طی هفته اخیر پروژه وسیعی را به اجرا گذاشتند تا
پیشاپیش - به خیال خود- از ابعاد مبارک این سفر بزرگ بکاهند. در این میان
«حلقه لندن» که رسماً خود را اتاق فکر فتنه سبز در خارج از کشور معرفی کرده
و ارتباطات وسیعی با لابی صهیونیست ها در آمریکا و سازمان های جاسوسی MI6 و
CIA دارد، بیش از همه نسبت به این سفر تاریخی ابراز نگرانی کرده و به
انتشار انبوه تبلیغات و شایعاتی که از سوی مقامات مافوق در سرویس های
جاسوسی لندن و واشنگتن دیکته می شود، دست یازیده است. «جرس» ارگان رسانه ای
حلقه ماسونی لندن در حالی ژست مذهبی در تبلیغات اخیر خود گرفته که پیش از
این برخی اعضای آن، به انکار امام زمان«عج» پرداخته، کلام الله مجید را
-نعوذبالله- تجربه شاعرانه پیامبر و آمیخته به خطا توصیف کرده و فقه و
مرجعیت را باعث طالبانی گری در ایران معرفی کرده اند! ادعای برخی اعضای
این حلقه، هیچ تفاوتی با سران گروهک بهائیت ندارد.
آنچه این حلقه را
نگران کرده، از سویی پیش بینی استقبال گرم و کم سابقه مردم، حوزه های
علمیه، علما و مراجع از رهبرانقلاب است که می تواند در کمتر از چند ساعت
تمام فضاسازی های قالبی و شایعه پراکنی ها و شعبده بازی های رسانه ای فتنه
گران را نابود کند و از سوی دیگر فصلی نو در تقویت حوزه های علمیه و نقش
آفرینی عمیق تر علما و مراجع در دهه چهارم انقلاب بگشاید.
آنچه در
تحرکات وسیع حلقه لندن (مرتبط با باند مهدی هاشمی در قم و فتنه گران نفاق
جدید در تهران) قابل توجه است حرکت طابق النعل بالنعل این جریان در سناریوی
لو رفته آمریکایی-انگلیسی است همچنان که دکتر مایکل برانت از مقامات سابق
سازمان سیا در زمینه شیعه شناسی چندی پیش در خاطرات خود تصریح کرد؛ ما پس
از پیروزی انقلاب ایران، جلسه ای را با مشارکت MI6 انگلستان که در مسائل
منطقه خاورمیانه، بااطلاع تر بودند تشکیل دادیم و راز شکست خود را بررسی
کردیم و به این نتیجه رسیدیم که غیر از بی کفایتی رژیم شاه، دو عامل «خون
حسین]ع[ نواده پیامبراسلام(ص)» و «نقش روحانیت و رهبری» موجب پیروزی انقلاب
اسلامی شده است. بنابراین تصمیم گرفتیم به جای سیاست قدیمی و انگلیسی
«تفرقه بینداز و حکومت کن»، سیاست «تفرقه بینداز و نابود کن» را در درون
جریان شیعه و روحانیت مذهبی به اجرا بگذاریم و 900 میلیون دلار هم بودجه
برای این امر اختصاص دادیم.
یادآور می شود حلقه لندن توسط عناصری چون
عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور، سروش و... مدیریت می شود. این حلقه به خاطر
پیش کشیدن پیشنهاد «درازگوش تروا» در 12 بهمن سال 88 از سوی محافل
ضدانقلاب به شدت شماتت و سرزنش شد. اما گویا آقای مهاجرانی باز هم هوس
کرده- به اعتبار شیر درازگوشی که می گوید در کودکی خورده- باز هم همان خبط و
خطاهای قبلی را تکرار کند.
در هر صورت باید به اعضای حلقه لندن متذکر
شد که اگر چند روزی صبر کنید پاسخ همه بافته های خود را از سوی مردم، علما
و مراجع دریافت می کنید.
گفتنی است حضرت امیر علیه السلام می فرمودند
وقتی آیات قرآن بر رسول خدا(ص) نازل می شد، صدای نعره شیطان را می شنیدم که
از عصبانیت جیغ می کشید.



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

فقط آقای احمدی نژاد بخواند

نویسنده :

موضوع :

نظر

جناب آقای احمدی نژاد، سلام

این دومین نامه ای است که برای شما می نویسم، آنهم بعد از فرو نشستن نسبیِ
گرد و غبار های فتنه ی 88 و بازگشت عزتمندانه شما ازلانه ی شیطان. یادتان
هست نخستین نامه را یکسال مانده به پایان دوره اول ریاست جمهوری تان و با
تیتر “آقای احمدی نژاد! گردان متلاشی را در یابید” نوشته  بودم؟ در آن نامه
و به عادت ایام معاشرت بی تکلف مان در روزگار شهردار بودن تان و در
یادداشتی خودمانی و خیر خواهانه، درد و دل ها و ناگفته هایی را با شما گفتم
و هشدارهایی را در میان گذاشتم که نه تنها حق ما بود، بلکه وظیفه ما بود.
اما تصور می کنم منشیان دلسوز(!) دفتری شما، رسیدگی به آن عریضه ی  تظلم و
دادخواهی اهالی مظلوم محله فرهنگ و ادب و هنر انقلاب را همچنان در کارتابل
اولویت های دست چندمِ رییس دولت بایگانی کرده اند اما در چند روز اخیر و از
طریق خبر سیمای جمهوری اسلامی، شاهد حماسه حضور سفیر انقلاب اسلامی و”جنگ 6
روزه” جناب عالی و پیروزی در برابر قدرتمندترین و پر مخاطب ترین رسانه های
وابسته به لابیِ صهیونیستیِ حامی اسراییل در آمریکا بودم.  هر چند احساس
غرور و شعف از حضور مقتدرانه و رسوا کننده فرزند ملت در خانه دشمن، کامم را
شیرین می کرد اما اندوهی پنهان و کهنه در جانم، مانع از بهره ی بیشتر بردن
از شکوه این درخشش بود. می دانید چرا؟ خواهم گفت. لازم می دانم در آغاز
این نوشته و برای  چندمین بار  و قبل از آنکه همچون نامه ی قبلی، برچسبِ
ناچسبِ ضدیت با دولت را به این کمترین دوستدار شخص شما بچسبانند، به اطلاع
تان برسانم که فقیر نه توپچی توپخانه ی جناح موسوم به راست است و نه پیاده
نظام گردان های کماندویی که در جناح چپ هوای فتح سنگر به سنگر داشتند. چه
آنکه اساساً شأن و منزلت هنر متعهد را از آنکه چرخ پنجم ارابه شکسته ی
سیاست بازان این دیار باشد، اجلّ می دانم. درد من و همسنگرانم در خط مقدم
جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به اقتضای رسالتی که این سالها همواره بر دوش
داشته ایم، بیان حال وخیم و روبه احتضار بیمارخفته در بخش ICU یی به نام
فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. بیمار رو به احتضاری که به جای
رسیدگی اورژانسی و درمان عاجل، با تزریق آمپول های تسکین دهنده، او را
برای لحظاتی ساکت می کنند! پس گاهی که فریاد نمی زنیم، نه از آن روست که بی
دردیم!
آقای احمدی نژاد!

خرده مگیرید اگر بی رودربایسی با شما سخن می گویم و این نقد کام شمارا تلخ
می کند. هرچند نقدی که از دل آن راهکارهای مؤثر و کارآمد استخراج شود،
مجالی می طلبد طولانی تر و چه بسا چند ده برابر این صفحات که البته بنا
دارم به یاری پروردگار، نقدها و راهکارهای شدنی و دست یافتنی در هر یک از
حوزه ها و زیر شاخه ها ی فرهنگ، هنر و رسانه را که متوجه دستگاههای عریض
وطویل سوبسید خور فرهنگی کشور است، طی یادداشت هایی در هفته های آتی ارائه
دهم.

برای یک منتقد منصف، نیم نگاهی به کارنامه فرهنگی دولت نهم و یکساله ی نخست
دولت دهم کافی است تا او را به این جمع بندی برساند که گویا در سیاست
گذاری فرهنگی شما، غرق شدن در تولید انبوه سخت افزار، کاملاً بر نزدیک شدن
به حریم  متروک نرم افزاریِ آفرینش های اصیل و فاخر  فرهنگی – هنری غلبه
یافته است و به تعبیری ساده تر، حجم ساخت و تجهیز سالن های سینما، نمایش و
کتابخانه ها –که البته ضرورتی اجتناب ناپذیر هم هست– با اهمیت تر از سرمایه
گذاری در کیفیت و کمیت تولید آثاری است که بر پرده و یا صحنه این اماکن و
یا در ردیف قفسه ها خود نمایی می کند، چرا که متاسفانه بالا بردن میزان
تولید و مصرف میلگرد و سیمان و آهن و سنگ و چوب، ارزشمندتر از رشد اندیشه و
فرهنگ نسل جوانِ تشنه ی کمال است.

صاحب این قلم باور دارد که طوفان آرای ملت در حماسه سوم تیر ماه 84 و
22خرداد 88 نه صرفاً با هدف اصلاح ساختارهای اقتصادی و رفع مشکلات معیشتی
وکنار گذاشتن نوکیسه های  سیاست باز قدرت طلب و برقراری عدالت در همه شئون
به صندوق ها سرازیر شد، بلکه با هدف والاتری همچون تحول فرهنگی و رشد و
پالایش روحی، فکری و عقیدتی 70 میلیون ایرانیِ رنج دیده، ماهواره زده و
بمباران شده از سوی رسانه های غربی و شلاق خورده ی تهدیدات و دشمنی های
خارجی و عنادهای بداندیشان داخلی، بوده است. تن رنجور اقتصاد را با دست
توانای خود به تیغ جراحان سپرده اید اما برای این فرهنگ سرطان زده، دریغ از
یک درمانگاه پاره وقت؛ بیمارستان شبانه روزی پیشکش!
آقای دکتر!

گذر سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی این واقعیت را به حقیر آموخته است که
در حوزه تدبیر امر این مُلک و ملت، هرکس گوش به منویات، دغدغه های بیان شده
و هشدارهای ولایت داشته باشد، طعم رستگاری و عاقبت بخیری را می چشد، اگر
نه رییس جمهورها می آیند و می روند.

از همین منظر باید از شما به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی بپرسم:
به راستی “رفع مظلومیت” از فرهنگ و هنر انقلابی این آب و خاک چه شد؟! چگونه
و با کدام برهان و حجتی، خود را می توان قانع کرد که جنابعالی به عرصه ی 
جنگ نرم و فر هنگ و هنر انقلاب اسلامی، به چشم یک پدیده ی لوکس و سرگرم
کننده نمی نگرید؟! اگر خلاف  می گویم، پس نشستهای پی در پی  و حمایت های بی
دریغ شما و دفتر دارتان از ستاره های سینمایی و سوپر استارهای پول دار و
معلوم الحال به ظاهر هنرمند وبی درد این روزها، چه معنایی دارد؟ صلاح می
دانید یک بار دیگر اسامی شان را برایتان فهرست کنم؟

به راستی ماچه بی غیرت شده ایم! چه بی فریاد شده حنجره مان. فکر می کنید
اگر به جای شما، خاتمی و مهاجرانی ها هنوزبرگرده ی فرهنگ ما نشسته بودند،
ما الان ساکت و نظاره گر بودیم؟ جای تعجبی نیست وقتی به جای ژنرال های قد
بلند و افسران جنگ نرم و هنرمردان عرصه پیکار فرهنگی در کنار شما و در
لابلای اتاق های دلباز نهاد ریاست جمهوری عروسکان بزک کرده و هنر پیشه های
آنچنانی جولان می دهند و پشت درب اتاق دفتردار ذوالفنون(!) جنابعالی صف
کشیده اند، به ما و دوستداران خسته و بی رمق تان حق بدهید که از این آمد و
رفت های مشکوک، بوی تعفّن استشمام کنیم!

حتی اگر ساده انگارانه دل به حمایت این جماعتِ نا محبوب برای انتخابات آتی
هم خوش کرده باشید، مسیر را وارونه رفته و آب در هاون  کوفته اید، تجربه
نشان داده که این جماعت،  درست در هنگامه ی نیازتان به ایشان، شما را قال
می گذارند و روبروی شما می ایستند، همچنان که ایستادند! و در گوشی شما را
به سُخره می گیرند که: “به به! از نقول شان می خوریم وبه عقول شان می
خندیم!”

بیایید و باور کنید نفس این نشست و بر خاست ها و خروجی های بعدی آن، زخم ها
و ضربات بسیار تکان دهنده و جبران ناپذیری بر انگیزه و پیکر رنجور وخسته ی
هنرمردان بسیجی عرصه نبرد فرهنگی خواهد نشاند. به راستی، کلید خانه ی
فرهنگ را به  دست چه کسی سپرده اید؟ این همه قفل بر پیکر نحیف  فرهنگ را،
کدام یک از یاران تان قرار است رمز گشایی کند؟

رییس محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی!


در نامه ی قبلی گفتم و دوباره یادآوری می کنم،  هشت سال  پیش “بنیامین
نتانیاهو” طی سفر به آمریکا و حضور در گردهمایی اعضای “آیپک”به صراحت گفت:
“… بزرگ ترین خطری که موجودیت اسراییل را تهدید می کند، حضور میلیون ها
جوان در هر یک از کشورهای مسلمان و عرب است که هر یک بالقوه می توانند در
حکم یک بمب انسانی – انتحاری علیه اسراییل وارد عمل شوند. از جمله ی این
کشور ها ایران با 30 میلیون جوان است. راهکار پیشنهادی من برای بر داشتن
فیوز این بمب های بالقوه ی  انسانی و خنثی سازی خطر ایشان برای اسراییل، نه
حمله ی نظامی با امکان بالای شکست در نبرد رویارو، بلکه یورشی است پنهانی
با استفاده از سلاح  نیرومند سینمای آمریکا! جوانان ایرانی را با فیلم های
آکنده از سکس و منادی آرمانهای زندگی به سبک آمریکایی بمباران کنید. آنان
را زیر بارانی از شوهای ماهواره ای، کارتون ها و دیگر آثار نمایشی ساخت
هالیوود دفن کنید و حتی از دادن سوبسیدهای کلان در این راه واهمه ای به خود
راه ندهید، زیرا  این سرمایه گذاری، بهایی است که باید برای تضمین موجودیت
و امنیت اسراییل بپردازید.”

بله! و البته نه از همان روز، بلکه از سال ها قبل تر و از سربند پذیرش
قطعنامه 598 فرمان آتش بر روی نسل جوان جامعه ی ایران صادر شد و امواج
توفنده ی  این تهاجم و لشکر کشی همه  جانبه ی فرهنگی، مرزهای جغرافیایی و
خط قرمزهای بنیانی این سرزمین را در نوردید، تا امروز که به خانه های مان
–که عمق استراتژیک جامعه ایرانی، خانواده محسوب می شود– رسیده.

زمان، بی رحمانه مثل  باد پاییزی، پر سرعت  و بی توقف در حال حرکت است. پنج
سال از عمر دولت شما گذشت و سه سال  دیگر هم از پی هم می گذرند.
برادر عزیز!

این غبن و حسرت بزرگ را به کجا ببریم که به رغم گذشت سه دهه از بر افراشته
شدن پرچم مقدس مزیّن به نام نامی “الله”  بر بام این خاک الهی، هنوز که
هنوز است یک اثر سینمایی در حد و قواره های بین المللی که حاوی شرح ماوقع
حوادث تاریخ ساز آن ده روزه ی 12 تا 22 بهمن 1357 و پیروزیِ به دور از
خشونت و خون ریزی ملّت دلباخته امام (ره) بر رژیم طاغوت باشد را برای عرضه
به مخاطبین جهانیِ سینمای کشورمان نداریم!

براستی اگر در این پنج سال منتظر یک تحوّل تاثیرگذار فرهنگی و تزریق خونی
تازه به بدنه ی فرهنگ انقلاب بودیم، پایمان را از گلیم خود فراتر گذاشته
ایم؟!

آیا دستاورد بیرونی عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی باید تا آنجا تنزّل
یابد که به عزل و نصب و ابقای چند رییس دانشگاه بسنده شود؟ می دانید در
برخی محافل نام دیگر این شورا را “مدرسه پیرمردها” گذاشته اند؟

آقای دکتر!

ایجاد اتاق وضعیت و تشکیل کار گروه اضطراری در برابر قتل عام ناتوی فرهنگی
را از چه کسی باید مطالبه کنیم؟ به خدا اهمیت و اولویت این عرصه از حوزه ی
بحران زده ی  مسکن و اقتصاد و سیاست خارجی و… که شخصاً به میدان می آیید
وفوراً کنترل می کنید، نه تنها کمتر نیست، بلکه به مراتب  بیشتر است. چه
آنکه زیان ها وخسارت های این بخش نیز به مراتب هولناک تر وخانمان سوزتر و
اثرات مخرّب آن به مراتب دیرپاتر از زیانهای وارده به دیگر بخش های کشور
است. باور ندارید؟! سر بسته می گویم: به تلفات و ریزش های برجای مانده در
بین اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه در همین فتنه ی اخیر نگاه کنید. منظور مرا
متوجه خواهید شد. هر چند که بنده  منکر رویش های مبارک این دوران نیستم که
البته خود جوش اند و نه با اعمال سیاست و راهبرد های دولتی!

باور کنید تحول فرهنگی با پمپاژ کور و بی هدف1500 میلیارد تومان بودجه به
دستگاه های فرهنگی در استانها به دست نمی آید! مظلومیت فرهنگ و هنر انقلابی
با رفع توقیف فیلم های مریض و مسئله دار و صدور پروانه ساخت های فلّه ای و
رفع توقیف از کتاب های شبهه دار و باج دادن به شبه هنرمندان روشنفکر مآبِ
دل در گرو فرهنگ غرب و خائن به امّت و امام در طوفان فتنه ها، از بین نمی
رود.
آقای احمدی نژاد!

نشست و برخاست و حمایت بد سلیقه و جنجال برانگیز از برخی هنر پیشه های
امتحان پس داده که هر از گاهی  فیلم های سیاه و فضاحت بار یکی از آنها از
سایت های مستهجن اینترنتی سر در می آورد برای دولت مکتبی شما وجاهت نمی
آورد.

بد نیست سر زده سری به بازار کتاب بزنید، همین خیابان انقلاب و کتاب فروشی
های روبروی دانشگاه تهران محل مناسبی است. اصلاً چرا راه دور برویم؛ خیابان
ولیعصر (عج) را از سر پاستور  تا چهار راه ولیعصر- انقلاب پیاده قدم
بزنید. بله به تئاترشهر می رسید. به صحنه ی سیاه نمایش های امروز نگاه
کنید، در و دیوار شهر پر شده از تبلیغات پر زرق و برق تئاترها و آثار
نمایشی مبتذل وپوچِ ترجمه شده از آثار خارجی که با کپی کردن های ناشیانه به
خورد مخاطبین تشنه و دلسرد شده ی این روزها داده می شود. در برخی خیابان
های شهر از آن رو که دیگر فتنه برای بخشی از مردم تمام شده است، صدای بی
پروای “عکس، سی دی، پاسور” برای گوش مردم، از سیاست های فرهنگی اهالی
پاستور(!) آشناتر است.
برادر ایمانی ام، آقای احمدی نژاد!

آیا زمان سپری شده ی سالهای ماضی، فرصت کمی بود تا مدیران و سیاست گزاران
فرهنگی و هنری دولت  شما، هم براساس موازین روانشناسی مخاطبین خارجی  طرح
ریزی کنند، هم با صرف وقت و دلسوزی و بکارگیری هوشمند ترین عناصر ادبی –
هنریِ حوزه ی هنر هفتم عملیاتی کنند و هم در تیراژ انبوه، روانه ی پرده ی
نقره ایِ سینماهای چهار گوشه ی عالم نمایند؟! امری چنین مهم را بزرگان حاکم
بر مقدرّات فرهنگی دولت های گذشته عاطل و منسی رها کردند، خب بکنند! شما
چرا مرتکب این غفلت شدید؟! ما زیاده خواه نیستیم، اما توقع داشتیم سوژه های
ناب موجود در رخداد های ماندگار انقلاب و آن دفاع عاشورایی و همچنان باقی
ملّت ایران، ظرف پنج ساله سپری شده، دست مایه ی خلق آثاری ناب و تاثیر گذار
قرار گیرد که در مواجهه با سیل بنیان کن تولیدات مسموم شرکت های غربی، تا
این حد احساس دست تنگی و غربت نکنیم.

به سر در سینماهای شهر نگاه کنید!  دیگر لازم نیست اسامی فیلم ها و محتوای
سخیف آنها را برایتان ردیف کنم. آیا انتظار بی جایی بود که در دوره ی
حاکمیت این دولت، چشم به راه پنج فیلم استاندارد دفاع مقدس از نظر قالب و
محتوا باشیم؟ یعنی سالی یک فیلم! این فقر را مقایسه کنید با تعداد کثیر
جشنواره های  پر زرق وبرق و بی خاصیت و حاصلِ فیلم که به صورت روتین در
تقویم سالیانه ی کشور برگزار می شود. واقعاً فاجعه بار نیست؟
و کلام آخر اینکه:

بنده ناامید نیستم، اما نگرانم!  با این بی مهری ها به سربازان خطوط مقدم
جبهه ی فرهنگی انقلاب و فرصت سوزی ها در روزها و ماه های باقیمانده، یاران
صف شکن و هنر مردان بسیجی سیرتِ نسل خاکریز را در برابر خودتان قرار ندهید.
بار دیگر و باصدای بلند به شما اعلام خطر می کنم. خاکریزهای فرهنگی دارند
بی سر و صدا  و پی در پی سقوط می کنند. بی سیم های قرار گاه شما خاموش اند!
ناتوی فرهنگی از همه سو خاکی پوشانِ جبهه ی فرهنگِ محکوم به مظلومیتِ این
انقلاب را دور زده و قیچی کرده! اگر نه به خاطر خود این جماعت، دست کم به
خاطر خودتان و بقای معنوی، عقیدتی و فرهنگی مردم و خصوصاً روح پاک نسل
جوانی که با نهایت صداقت، با آرای شان حماسه های سوم تیر و بیست و دوم
خرداد ماه را رقم زدند و شما را بر مسند کرسیِ “ریاست جمهوری اسلامی ایران”
نشاندند، خاکریز نشینان خط نگهدارِ جبهه ی فرهنگ و ادب و رسانه و هنرِ از
یاد رفته ی انقلاب را در یابید. نیروهای زبده و متخصص این گردان ها از
عملکرد فرهنگی دولت شما نا امید و ناراضی اند و از اطراف شما پراکنده شده
اند. تا دیر نشده آنها را دریابید و گول مشاوره های غلط وآدرس های اشتباهِ
دیده بان های به ظاهر دلسوز وفرصت طلبِ حوالی خیابان پاستور را نخورید!
والسلام -برادر شما- احسان محمد حسنی

منبع .
قطعه 26
. قدیانی دات کام (تعجب نکنید بلاگفا این آدرس را فیلتر کرده
بعد از کلیک و باز شدن صفحه بینg و hفاصله ای است که باید آن را پاک کنید و
وارد سایت شوید )

استفاده از مطالب و منابع در این وبلاگ به منظور تایید مطالب و
سایتهای
منبع میباشد.مدیر وبلاگ



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

احمدی نژاد در لبنان

نویسنده :

موضوع :

نظر

در سفر آقای احمدی نژاد به لبنان روی داد: استقبال به یاد ماندنی مردم و مسئولان لبنان از رئیس جمهوری اسلامی ایران.

برنامه های سفر: از مهترین برنامه های این سفر 2روزه به لبنان میتوان به گفتگوی خبری دو رئیس جمهور و اهدای هدیه احمدی نژاد به لبنانی ها و حضور در پارک ایران مکانی در نزدیکی مرز اسرائیل و مشرف به پایگاههای رژیم غاصب صهیونیستی (قبلا پرچم ضریح مطهر امام حسین (ع) در این مکان نصب شده بود) و افتتاح این پارک توسط رئیس جمهور  اشاره کرد که از اهمیت خاصی برخوردار هستند در آینده اخبار بیشتری به شما عزیزان میدهیم.



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

خرقه پوش-امام خامنه ای

نویسنده :

موضوع :

نظر

هر
که خواهد یاور فاطمه(س) باشد داند      یاری خامنه ای یاری زهرا باشد

2 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری
مستقیم یا غیرمستقیم

شادی روح امام و شهدا صلوات



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

جنبش کیسه کش ها برای پوست اندازی در فتنه سبز (خبر ویژه)

نویسنده :

موضوع :

نظر

جنبش کیسه کش
ها برای پوست اندازی در فتنه سبز (خبر ویژه)



«زمان پوست اندازی در جنبش سبز فرارسیده و ما باید درد این تغییر را به
جان بخریم.»
سایت صهیونیستی بالاترین با درج این تحلیل، خواستار عبور
از موسوی و کروبی و خاتمی شد و نوشت: بعد از گذشت 16ماه از جنبش و فراز و
نشیب ها و تلخی های آن و از دست دادن بسیاری از دوستان، زمان پوست اندازی
رسیده است.
نویسنده- احتمالا خارج نشین- بالاترین ادامه می دهد: قصد
ندارم برای کسی تعیین تکلیف کنم ولی آیا هنوز چشم و گوشمان به موسوی و
کروبی (و تا حدودی خاتمی) است تا بیایند و نامه ای یا بیانیه ای بدهند و
زبان به تشویق و انتقاد بگشاییم؟ آیا ظرفیت جنبش تا آنجا محدود است که
تبدیل به یک حرکت واکنش شود؟ آیا هنوز آمادگی آن را نداریم که از موسوی و
کروبی بخواهیم با انتقاد از اساس نظام و زیر سؤال بردن آنچه آن را «اندیشه
های حضرت امام» می نامند، با اهداف واقعی جنبش همداستان شویم؟ چه باک اگر
این آقایان را یارای آن نیست که صراحتا عملکرد 31 ساله جمهوری اسلامی را به
چالش بکشند و سهم خود را پذیرفته و بر اشتباه بودن آن پای بفشارند؟ مگر
هدف مخالفان بازگشت به دوران خمینی است؟ چرا نباید علیه آن دوران فریاد
بکشیم؟ ما برای پوست اندازی باید درد این تغییر را به جان بخریم



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

این صدای امریکاست!

نویسنده :

موضوع :

نظر



به همین…

505 کیلوبایت

دانلود کلیپ تصویری
مستقیم
یا غیرمستقیم
شادی روح امام و شهدا
صلوات



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

گزارش مستند فارین پالیسی: آمریکا ناقض حقوق بشر است یا ایران افکا

نویسنده :

موضوع :

نظر

آمریکا با تمرکز نگاه خود به
ایران، تلاش می کند سابقه حمله نظامی غیرقابل توجیه به دو کشور خارجی
افغانستان و عراق و آدم ربایی و شکنجه هزاران نفر در گوانتانامو، بگرام و
ابوغریب را نادیده بگیرد.

ماهنامه آمریکایی «فارین پالیسی» در آخرین
شماره خود، ادعاهای آمریکا درباره نقض حقوق بشر در ایران را به چالش کشیده و
در گزارشی مستند به نمونه هایی از نقض حقوق بشر در آمریکا و نیز، نادیده
گرفتن ابتدایی ترین حقوق انسان ها از سوی سربازان و نظامیان آمریکایی در
کشورهای دیگر اشاره کرده و این موارد را به آنچه در جمهوری اسلامی ایران می
گذرد به مقایسه نشسته است.
فارین پالیسی در ابتدای گزارش خود با کنایه
از تحریم های یکجانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران یاد کرده و می
نویسد: «عصر روز چهارشنبه بود که در یک کنفرانس خبری مشترک، هیلاری کلینتون
وزیرخارجه آمریکا و تیموتی گایتنر، وزیر خزانه داری ایالات متحده آمریکا،
اعلام کردند که تحریم های جدیدی از جمله لغو سفر و مسدود کردن دارایی ها
علیه برخی مقامات رسمی و حکومتی جمهوری اسلامی، به دلیل نقض فاحش حقوق بشر
در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، به اجرا گذاشته شده
است. این در حالی است که همین چهارماه پیش بود که شورای امنیت سازمان ملل
دور چهارم تحریم ها علیه ایران را تصویب کرد.
به قول خانم کلینتون، این
نخستین باری است که آمریکا به دلیل نقض حقوق بشر، تحریم هایی را علیه ایران
به اجرا می گذارد. از زمان دولت کارتر به بعد، تمامی تحریم های آمریکا
علیه ایران به دلیل مقابله با منافع آمریکا وگسترش و حمایت از تروریسم و
گسترش برنامه اتمی بوده است. ولی این بار آنگونه که خانم کلینتون گفت، هشت
مقام دولتی و حکومتی در ایران هدف تحریم ها قرار گرفته اند چرا که به گفته
وی این عده عامل مرگ، دستگیری، کشتار، زندان، شکنجه شهروندان ایران بوده
اند»!
این ماهنامه در ادامه گزارش خود، اظهارات هیلاری کلینتون و تصمیم
آمریکا در اعمال تحریم های یکجانبه علیه ایران را که به بهانه نقض حقوق بشر
صورت گرفته به زیر سوال می کشد و می نویسد: «البته سابقه خود آمریکا در
حمله نظامی به دو کشور خارجی و آدم ربایی و شکنجه هایی که در مورد هزاران
تن در گوانتانامو، بگرام و ابوغریب (که زندانیان توسط سربازان آمریکایی
شکنجه و تجاوز شدند) مهم نیست چرا که توجه و نگاه ها به ایران است. زندانی
هایی که در افغانستان و گوانتانامو با دستبند از سقف آویزان می شوند و تا
سر حد مرگ کتک می خورند.»
فارین پالیسی درباره پانزده نظامی آمریکایی که
جرم آنها در شکنجه وحشیانه زندانیان به اثبات رسیده بود می نویسد: «فقط
یکی از 15 نظامی آمریکایی که به جرم نقض حقوق بشر و شکنجه زندانیان بازداشت
شده بود در دادگاه های نظامی آمریکا مجرم شناخته شد و غیر از 3 نظامی دیگر
بقیه تبرئه شدند و این سه نظامی که مجرم شناخته شده بودند هم فقط در حد
اخطار کتبی جریمه شدند!! و این در حالی است که فیلم ها و تصویرهای ارائه
شده به دادگاه پیش از آن در بسیاری از رسانه ها منتشر شده و رفتار نظامیان
آمریکایی در زندان های گوانتانامو، ابوغریب و بگرام به رسوایی بزرگی علیه
آمریکا تبدیل شده بود.»
فارین پالیسی سپس این برخورد آمریکا با نظامیان
آمریکایی نقض کننده حقوق بشر را با برخورد ایران با متخلفان در زندان
کهریزک مقایسه کرده و آورده است؛
اما در جمهوری اسلامی ایران پس از
اعلام شکنجه و قتل سه زندانی در بازداشتگاه کهریزک دولت ایران به سرعت به
سمت تعطیلی این بازداشتگاه رفت و به این اندازه هم اکتفا نکرد بلکه پرونده
ای برای بررسی آمران و عاملان این مسئله تشکیل داد و در همان زمان 140 تن
از افرادی که دستگیر شده بودند به دستور رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس از
زندان اوین آزاد شدند. به گزارش فایننشال تایمز در تاریخ 25 ژوئن 2009
شماری از دانشجویانی که در اعتراض خشونت بار به نتایج انتخابات بازداشت شده
بودند، آزاد شدند تا به سایر دانشجویان برای شرکت در امتحانات دانشگاهی
بپیوندند و بازداشت آنها مانع ادامه تحصیل آنان نشود.
در دسامبر سال
2009، مقامات ایران اعلام کردند 12 تن از مقامات کهریزک دستگیر و به دلیل
نقض انجام مسئولیت و اتهام قتل، به دادگاه خوانده شده اند. و حتی دو تن از
این میان به مرگ محکوم شدند و همانگونه که این هفته اعلام شد، خانواده سه
تن از کشته شدگان، از خون آنها گذشتند. فارین پالیسی خطاب به دولتمردان
آمریکایی می نویسد: «آمریکا در حالی به نقض حقوق بشر در ایران می پردازد که
سربازانش برای تفریح آدم می کشند و برای سرگرمی افراد را قطعه قطعه و مثله
می کنند».
گفتنی است دو هفته قبل روزنامه واشنگتن پست با استناد به
مدارک و اسناد نظامی که به دست آورده بود فاش کرد که تعدادی از نظامیان
آمریکایی در افغانستان افراد غیرنظامی و شهروندان افغانی را بدون آن که
جرمی مرتکب شده باشند به قتل می رسانند و به عنوان سرگرمی(!) و تفریح(!)
جسد آنها را قطعه قطعه می کنند.
فارین پالیسی در ادامه گزارش خود به
نمونه دیگری از نقض حقوق بشر در آمریکا که نشانه دروغ بودن ادعای دولتمردان
آمریکایی درباره حمایت از حقوق بشر است، پرداخته و می نویسد؛
خانم
کلینتون در کنفرانس خبری خود گفت که وخیم شدن وضع حقوق بشر در ایران،
آمریکا را مجبور کرد بار دیگرقدمی بردارد و از همین لحاظ است که این قدم
بار دیگر برداشته شده و ابراز نگرانی آمریکا از نقض حقوق بشر در ایران
اعلام می شود. خانم کلینتون در ادامه گفت: «این نگرانی آمریکا بابت رفتاری
است که دولت حاکم در تهران با وکلا، بلاگرها، خبرنگاران و فعالان حقوق زنان
دارد.»
این اعلام فقط پنج روز پس از برنامه جدید پلیس فدرال آمریکا، اف
بی آی برای مبارزه با مخالفان و ناراضیان بود که در آن به خانه ها حمله
شده و درها شکسته شده و با یک حکم قضایی مدارک و عکس ها و ویدئوها و داشته
ها و کتاب ها و مدارک و موبایل ها و کامپیوترها ضبط شده و مورد بازرسی و
ضبط قرار می گیرد.
معترضان ضد جنگ با سن بالا و دانشجویان و دانشمندان
اعصاب و وکلای حقوق مدنی سال هاست به دلایل و اتهامات مبهم در آمریکا در
زندان به سر می برند.
ضمن این که آن اتهامی که آمریکا به آن استناد می
کند و اسمش را «شفافیت» گذاشته، به شکل عمیقی متضاد و دوگانه است. با توجه
به علاقه دولت آقای اوباما برای فاش کردن اسناد سری و جلوگیری از اقدامات
غیرقانونی و شنودهای نادرست و روش های شکنجه در مورد شهروندان آمریکا می
توان نتیجه گرفت که ادعای اوباما به مسئله ای وارونه تبدیل شده است.
فارین
پالیسی می نویسد؛ اگر مقامات آمریکایی مشغول اعلام مقابله خود با جریان
آزاد اطلاعات در اینترنت هستند و از آزادی و جریان گردش آزاد اطلاعات حمایت
می کنند که حتی آقای اوباما هم در جریان سخنرانی خود در شورای امنیت
سازمان ملل به آن اشاره کرد، باید گفت که هنوز هم نوعی کنترل شنود و جریان
گردش اطلاعات در آمریکا و علیه شهروندان آمریکایی وجود دارد. حتی در
تابستان گذشته هم کمیته اطلاعات و امنیت سنای آمریکا طرحی را آماده کرد که
طی آن و در مواقع اضطراری و حساس، بخش عمده ای از اینترنت از کار بیافتد.
همین هفته هم نیویورک تایمز گزارش داد که طی طرحی جدید، دولت آمریکا تمامی
روابط اینترنتی با واسطه در بلک بری، فیس بوک و اسکایپ را مانیتور و کنترل
می کند


برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

میزگرد عجوزه ها در پیشبرد فرقه سبز

نویسنده :

موضوع :

نظر

میزگرد نقش عجوزه ها در پیشبرد فرقه سبز دیشب با حضور شیرین شیرینا
و زهره کوهنورد در محل خبرگزاری عجوزه های ایران؛ “اقدس نیوز” برگزار شد.
در زیر مشرح این میزگرد را بخوانید:

شیرین شیرینا: چه خبر از مهندس؟

زهره کوهنورد: اینم شوهر بود ما کردیم؟ 24 ساعت خونه اس. حال نداره برای
جنبش یه مصاحبه کنه!

شیرین شیرینا: ایش! شوهر به این خوبی. نقاشی ام که بلده. دیگه چی می خوای؟

زهره کوهنورد: خانوم خانوما! به نظر من ابروی جنبش سبز را باید تاتو کرد و
الا مثل شما عجوزه می شود!

شیرین شیرینا: عجوزه منم یا تو؟ چند سالته پیرزن؟

زهره کوهنورد: 31 سال. تازه شناسنامه ام رو 5 سال زود گرفتن!

شیرین شیرینا: تو 50 ساله که 31 سالته؟!

زهره کوهنورد: لابد تو 18 سالته! چقدرم بزنم به تخته خوب موندی!

شیرین شیرینا: شنیدم مهندس می کشه؟

زهره کوهنورد: نمی کشه، می اندازه بالا!

شیرین شیرینا: پدرسگ این شاپور بختیار خوب می کشید! زهره جان! من تو رو می
بینم یاد اون شعر می افتم.

زهره کوهنورد: کدوم شعر؟… اونی که می گفت: یه دختر دارم، شاه نداره؟

شیرین شیرینا: نه بابا! اونی که گفتی؛ “مهندس چون داماد فلان جاست، پس
اهالی…”. هنوز ماتم چه جوری این چیز رسید به دهنت؟

زهره کوهنورد: من زن مهندسم، تو چیز چیز می کنی؟ درست صحبت کن، ببینم چی می
گی آخه!

شیرین شیرینا: بیا یه کاری کنیم؛ تو جای مهندس را بگیر. منم جای شیخ بی
سواد را. 2 تایی یک حال اساسی به جنبش بدهیم.

زهره کوهنورد: اسم مهندس را نیار که دوست دارم خفه اش کنم؛ حال نداره یه
بیانیه بده! مرد اینقدر تنبل!

شیرین شیرینا: خب قبل از ازدواج، بیشتر تحقیق می کردی!

زهره کوهنورد: کدوم تحقیق؟ مارکس می گه؛ عقد کمونیستها را توی آسمونا بستن!
خر شدیم رفتیم به کی؟

شیرین شیرینا: مارکس حرف مفت زده. زنده باد میلان کبری!

زهره کوهنورد: عجوزه! میلان کوندرا، نه میلان کبری!


شیرین شیرینا: خودم می دونم؛ میلان کبری دخترخاله میلان کوندرا بود. یک
خواهرم داشت، کوچک تر از خودش؛ میلان صغری!

منبع .
قطعه 26
. قدیانی دات کام (تعجب نکنید بلاگفا این آدرس را فیلتر کرده
بعد از کلیک و باز شدن صفحه بینg و hفاصله ای است که باید آن را پاک کنید و
وارد سایت شوید )

استفاده از مطالب و منابع در این وبلاگ به منظور تایید مطالب و
سایتهای
منبع میباشد.مدیر وبلاگ



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

مسیح مهاجری را از روزنامه جمهوری اسلامی پرت اش کنید بیرون

نویسنده :

موضوع :

نظر

1-  رفیق شفیق ما این آقامحسن خان
سلیمانی روزی روزگاری در روزنامه جمهوری اسلامی کار می کرد. این دوست ما در
روی میز کارش، زیر شیشه، عکسی از شهید مرتضی آوینی گذاشته بود. فکر می
کنید واکنش مسیح مهاجری منافق که بدون شایستگی و لیاقت تکیه بر صندلی مدیر
مسئولی روزنامه پر خاطره جمهوری اسلامی زده است، به این تصویر چه بوده؟ هیچ
الا اینکه؛ “این قبیل تصاویر مصداق شرک است؛ برش دارید”.

2-  مصداق شرک، مهاجرت از ولایت
فقیه است نه حالا به ولایت هاشمی، بلکه به ولایت فرزندان هاشمی. امام، ولی
فقیه و مرجع تقلید مسیح مهاجری فرزندان آقای هاشمی هستند؛ کسی شک در این
واقعیت دارد؟ آقای مسیح مهاجری! شما غلط کردید مسیح مهاجری باشید. مسیح
مهاجری به آن مسیحی ای می گویند که به دین اسلام مهاجرت کرد اما شما؟… شما
هم مثل سران فتنه و بدتر و منافقانه تر از سران فتنه، از ولایت فقیه مهاجرت
به ولایت کسانی کرده اید که می خواهند دانشگاه آزاد را وقف کنند! ولایت
شما ولایت مهدی و فائزه هاشمی است. پس خاک بر سرتان با این ولایت تان.
ولایت فقیه، ولایت عشق است که ولایت ماست. ولایت شما ولایت عیش است که الان
دارد عیاشی می کند در لندن. پس خاک بر سر شما و مهدی هاشمی. خاک بر سر شما
و فائزه هاشمی.

3-  می گویند؛ مسیح مهاجری فردی
ساده زیست است؛ اگر اینگونه باشد، این منافق، مصداق “خسر الدنیا و الآخرت”
است.

4-  من حاضرم مثل هموطنان اقلیت
خود که تاب نیاوردند بی حرمتی به قرآن را و همنوای با مسلمین علیه آمریکا و
اسرائیل شوریدند، مسیحی بمیرم اما مثل مسیح مهاجری مسلمان نباشم. خاک بر
سر این مسلمانی.

5-  گند زده این فرد به پر خاطره
ترین روزنامه جمهوری اسلامی 30 ساله ما. واقعا گند زده. از صفحه بندی
بگیرید تا محتوا. حیف این روزنامه که افتاده دست این منافق. “آقای دوربینی”
مدیر مسئول این روزنامه می شد بهتر درمی آورد این روزنامه را. یک روز نشد
ما این روزنامه را ورق بزنیم، عکس آقای دوربینی را درش نبینیم!!

6-  در پیشانی مسیح مهاجری جای
مُهر است؛ چون در مثل مناقشه نیست، باید گفت: در پیشانی خوارج هم جای مُهر
بود ولی خبری از مِهر علی نبود. فریب این را نخورید که در این روزنامه گاهی
“آقا” تیتر یک می شود. در 2 راهی “هاشمی” و “امام”، در 2 راهی ولایت
آقازاده ها و ولایت “آقا”، شک نکنید که مسیح مهاجری طرف باطل را می گیرد و
مگر تا الان نگرفته؟ مسیح مهاجری نوکر هاشمی است؛ نه پیرو ولایت فقیه.

7-  با این نوشته کوتاه پروژه بر
حق بچه بسیجی ها کلید خواهد خورد؛ اخراج مسیح مهاجری از روزنامه جمهوری
اسلامی. “جمهوری اسلامی” جای منافقین نیست. کسی که برای سران فتنه و
خانواده شان با کمترین انعام، قلم را به صراط نفاق و راه فتنه می فروشد،
باید مدیر مسئول چیزنامه فلان باشد، نه جمهوری اسلامی. به نام جمهوری
اسلامی مسیح مهاجری دارد می ریزد به کام فتنه گران. 20 سال است به حرمت
جانبازی ایشان در حادثه هفتم تیر صبر کرده ایم اما اگر من حرف حق را نزنم،
خون سرخ شهید بهشتی جلویم را خواهد گرفت در آخرت.

8-  و بالاخره حاضرم در فضایی
آزاد نظرسنجی برگزار شود که چند درصد کارمندان این روزنامه، مسیح مهاجری را
برای اداره این روزنامه فردی سالم، متعهد و حرفه ای می دانند.

منبع .
قطعه 26
. قدیانی دات کام (تعجب نکنید بلاگفا این آدرس را فیلتر کرده بعد از کلیک و باز شدن صفحه بینg و hفاصله ای است که باید آن را پاک کنید و وارد سایت شوید )

استفاده از مطالب و منابع در این وبلاگ به منظور تایید مطالب و سایتهای
منبع میباشد.مدیر وبلاگ



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

   1   2   3   4   5   >>   >
مطالب گذشته
حرف اول ....حرف آخر
اهمیت و مراتب ولایت پذیری
دانلود کتاب پاسخ به شبهات رایج ولایت فقیه
نرم افزار مجموعه ای از کتب استاد مصباح یزدی
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
قطر، سعودی و طالبان، مثلث تهدید تروریستی در سال 2012
شانعلی استون: درود بر آیت الله خامنهای
[عناوین آرشیوشده]




طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
لینک دوستان


آمار وبلاگ


      POWERED BY SALEHON.IR

تمامی حقوق مطالب و محتوا برای velayatclip محفوظ میباشد || طراح قالب ملودیوس || ویرایش قالب : صالحون